دیشب خوابم نبرد
دیشب خواب راحتی نداشتم.
نه از درد پاهام ، نه از درد معده که این دو همیشه با من هستند و مرتب به من تذکر آیین نامه ای می دهند ، نه، بلکه از حس بدی که بعداز حرف های ترامپ در عربستان شنیدم.
شاید اگر با سیلی مستقیم به گوشمان می زد اینقدر درد نداشت.
او ما را بی عرضه که هیچ، مخرب و نادان خطاب کرد.
یا موضوعی افتادم که مردی در جمع یکی از فرزندانش را بی عرضه و به درد نخور خطاب می کند و شخصیت او را در جمع خرد می کند.
دیروز ترامپ در حضور بن سلمان، ایران را خرد کرد.
چی شده است که اینطوری در مورد ایران صحبت می کنند.
مگر ما قوم متمدن ، باهوش، با فرهنگ و.. نبودیم.
بن سلمان خیلی وقت است که از آب هم کره میگیره.
ما چکار می کنیم. کره ها را به آب انداخته و از بین می بریم.
دیروز فقط یک چهره خوشنام و موفق ایرانی در مراسم دیدار ترامپ و بن سلمان بود و او مردی از خانواده خسروشاهی بود که سالها پیش از ایران رفته اند و راه موفقیت را در بلاد غریبه طی کرده اند . حوصله اینکه در مورد آیسان توضیح بدهم ندارم ولی توصیه می کنم در مورد ایشان و کارهای بزرگی که خانواده خسروشاهی در تبریز و ایران انجام داده بودند مطالعه کنید.
خلاصه دیروز در مقابل اعراب پابرهنه قدیم و پیشرفته و قدرتمند امروز خاورمیانه بدجوری شکستیم.
آیا این تحقیر سبب بیدار شدن ما خواهد شد یا نه.
یه روزی از همه کشورهای منطقه و آسیا جلو بودیم ولی مرتب در حال تنزل هستیم.
کشوری موفق است که در همه زمینه ها پیشرفت کند و میان کشورهای دیگری سرآمد باشد.
تا دیر نشده باید کاری کرد هرچند الان هم خیلی دیر شده