حاصل جهان از دیدگاه شیخ بهایی
عهدِ جوانی گذشت، در غمِ بود و نبود
نوبتِ پیری رسید، صد غمِ دیگر فزود
کارکنانِ سپهر، بر سرِ دعوی شدند
آنچه بدادند دیر، باز گرفتند زود
حاصلِ ما از جهان نیست بجز درد و غم
هیچ ندانم چراست این همه رشکِ حسود
نیست عجب گر شدیم شهره به زَرق و ریا
پردۂ تزویرِ ما، سدِ سکندر نبود
نامِ جنون را به خود،داد بهائی قرار
نیست بجز راهِ عشق، زیرِ سپهرِ کبود
#شیخ_بهایی
+ نوشته شده در دوشنبه پانزدهم بهمن ۱۴۰۳ ساعت 20:1 توسط جوادقاضی جهانی
|